A T R I A



298

بعد چند ماه

اومدنم بخاطر عکس از صفحه ی کامپیوتر بود . بخاطر اینسرت تلگراف جدیدم .

دوست دارم بیام بنویسم یعنی بخاطر عکاسی باید بیام بنویسم . بی شک امشب هم بعد فهمیدن اینکه وب دارم یه جریانی پیش بیاد و مجبورم کنن  بیشتر بنویسم اما بدم نیست

زندگی الانم رو دوست دارم . همه چی منظم داره میشه و همه چی خیلی جدی تر هدفمندتر شده .

 


آخرین بار که اینجا اومدم ده ساله پیش بود ، مسافرت اومدیم البته فقط برای خواب . الان اومدم اینجا خونه ی خالم قرار بود تابستون بیایم و کل شیراز رو بگردیم . نشد . کرونا اومد و همه برنامه ها رو ریخت بهم . الان اومدیم . اما نمیشه بریم بگردیم امروز تو شهر با ماشین به سمت بیمارستان که می رفتیم به خیابونا نگاه میکردم از ته دلم میخواستم که شیراز خاطره ی خوب به وجود بیاره برام . یک هفته ست فهمیدیم سرطان داره !! هنوز نمیتونم اسمشو به زبون بیارم یا باورش کنم . دیشب عمل شد . با تک تک سلولهای بدنم می‌خوام که خوب شه دردش تسکین شه . به دوز بالای دارو برای شیمی درمانی نیاز نباشه و تو یه مرحله تموم شه خدایا هنوز باورم نمیشه . من تو چشای دخترش نگاه میکنم و میگم این دختر مامان قبلش رو میخواد . بخاطر مهربونی دخترکش که مثل نداره مامانش رو سالم برگردون .


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Elvin اینجا چراغی روشنه خرید کفش مردانه به نام خدای حسابگر,حسابساز,حسابرس دلنوشته های روزانه شرکت بومی سازان پردازش هوشمند قائم آموزش هنری موسسه حقوقی وکیل مدافع لایسنس نود 32 - لایسنس رایگان ورژن 14, 13, 12, 11, 10, 9 - کلید فعالسازی نود32 عربی لهجه عراقی